سید محمود خوشدل

سید محمود خوشدل

معارف اهلبیت علیهم السلام
سید محمود خوشدل

سید محمود خوشدل

معارف اهلبیت علیهم السلام

جاهلیت در آخر الزمان (2)

مصادیق وجود جاهلیت دوم در آخرالزمان

پس از اثبات وجود جاهلیت در آخرالزمان با استناد به« قرآن » و روایات شریف اهل بیت (علیه السّلام)، اکنون به بیان مصادیق آن در عرصه ی واقعیت و چهره های گوناگون آن می پردازیم.

منظر اول

جاهلیت در لغت از فعل جَهِلَ، جَهلاً و جهالةً، ضدّ عَلِمَ گرفته شده است. از همین مصدر کلمه ی مجاهل جمع مَجهَل می باشد که عبارت است از مکان هایی که هنوز ناشناخته است که نه نشانه ای در آن وجود دارد و نه هدایتی در آن صورت می پذیرد. (13) بدیهی است که دین اسلام، دین حق و دین توحید خالص برای خداوند است و مردم را به راه خیر و صلاح راهنمایی می کند و از این رو، خداوند آن را در این آیه، دین همه ی انسان ها قرار داد: « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ(14)؛ همانا دین در نزد خدا، فقط اسلام است. » از آنجا که دین خالص خداوند تنها در نزد اهل بیت (علیه السّلام)، تجسم عینی یافته و آنان مصداق های عملی برای این دین هستند، از این رو، تنها اهل بیت (علیه السّلام)، هدایتگر مردم و خارج کننده ی آنان از تاریکی جاهلیت به سوی نور اسلام بر اساس قول خداوند تعالی در « قرآن کریم » می باشند: « وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا؛ (15) و ما آنان را امامانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند. » و نیز« وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَ کَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ‌(16)؛ هنگامی که صبر پیشه کردند و از میان آنان امامانی را قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کردند و به آیات ما یقین داشتند. » آنان هستند که مردم را به راه حق، که همان راه خدای سبحان است، هدایت می نمایند تا مصداق این قول خدای متعال باشند: « وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‌(17)؛ وسیله ای برای حرکت به سوی خدا بجویید و در راه او بکوشید، شاید رستگار شوید. » در همین باره در حدیث شریفی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که: « علی با حق و حق با علی است، حق در جایی است که علی در آنجا است » (18). به دلیل اینکه هر کس به حق جاهل باشد، آن را ضایع نموده است، پس هر مسلمانی که مخالف اهل بیت (علیه السّلام) باشد و حقّ آنها را تباه نماید و از فرامین آنان سرپیچی کند، از اهل جهل و جاهلیت است و فرقی نمی کند که در عهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد یا در زمان ائمه اطهار (

علیه السّلام) یا پس از او، تا زمان حضرت مهدی (علیه السّلام) و این بدان معناست که جاهلیت دوم در دوران رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با مخالفت با فرامین او و دشمنی ورزیدن نسبت به اهل بیت (علیه السّلام) آغاز شد و دلیل این مدعا، سخن خداوند متعال در« قرآن کریم » است که می فرماید: « إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ(19)؛ یاد کن هنگامی را که کافران، دل هایشان را از تعصب و خشم شدید جاهلی آکنده کردند، پس خدا هم آرامش خود را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد. » حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) در یکی از خطبه های خود، خطاب به مهاجران و انصار، به این معنا اشاره می فرمایند و می گویند:
« هجرت جز به سوی ما نیست و نصرت و یاری جز برای ما نیست و تعبیّت به احسان جز درباره ی ما نیست و هر کس از ما روی بگرداند، به جاهلیت بازگشته است. » (20)
یعنی نمی توانید مدعی باشید که ما مهاجر و انصار و تابعان به احسان هستیم، مگر اینکه بر وفق مبادی اهل بیت (علیه السّلام) عمل نمایید و به دین آنان رفتار کنید و احکام و فرامین خود را از ائمه اهل بیت (علیه السّلام) دریافت کنید. از همین روست که روایات شریفی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده که تأکید می نماید:
« کینه جویی نسبت به علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) و شک کننده در ولایت او از اهل جاهلیت؛ بلکه کافر، به کفر جاهلیت است. »
همچنین از قیس بن سعمان، از علقمة بن محمد الحضرمی، از ابی جعفر محمد بن علی (علیه السّلام) نقل شده که فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از مدینه عازم حج خانه ی خدا شدند و آنگاه ماجرای غدیر خم و خطبه ی پیامبر در آن را نقل کردند که قسمتی از آن این بود:
« به خدا قسم انبیا و پیامبران الهی بشارت مرا دادند و من خاتم انبیا و پیامبران و حجت خدا بر همه ی اهل آسمان ها و زمین هستم، پس هر کس در این حقیقت تردید نماید، کافر است، به کفر جاهلیت اول و هر کس به این گفته ی من شک نماید، به همه ی گفته های من شک کرده و بنابراین در آتش است. » (21)
در حدیث دیگری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که حضرت علی (علیه السّلام) را مورد خطاب قرار دادند و فرمودند:
« ای علی هر کس با کینه نسبت به تو بمیرد به مرگ جاهلیت مرده و خداوند همه ی اعمالی را که در اسلام انجام داده، مورد محاسبه قرار می دهد. » (22)
بر این اساس هر کینه ورزی نسبت به امام علی (علیه السّلام) و انکارکننده ی ولایت او در این زمان نیز، اهل جاهلیت بوده و کافر به کفر اهلی است و با این دلیل اثبات می گردد که ما در زمان جاهلیت دوم زندگی می کنیم.

منظر دوم

از امیرمؤمنان (علیه السّلام) روایت شده که فرمودند:
« رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « هر کس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته و به خاطر اعمالی که در جاهلیت و اسلام انجام داده، مورد مؤاخذه قرار می گیرد. » (23)
از این حدیث، اثبات می گردد که امامت اهل بیت (علیه السّلام) میزان و جداکننده ی جاهلیت از اسلام است. بنابراین هر کس به امامت حقه ی آنان در قالب امامت دوازده امام پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) معترف نباشد، از اهل جاهلیت است. این موضوع، حتی در مورد کسی که به امامت همه ی آنها اقرار، اما فقط یکی از آنان را آن گونه که موافق ترتیب الهی تصریح شده برای پیامبر بشیر و نذیر، محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) منکر شود، نیز صادق است. هر کس که امام این زمان را که همان مهدی منتظر (عج الله تعالی فرجه الشریف) است، نشناخته باشد، از اهل جاهلیت بوده و در نتیجه منکر دعوت او و از اهل آتش است.

منظر سوم

روایات رسیده از اهل بیت (علیه السّلام) به این موضوع اشاره دارد که هر کس حضرت قائم (عج الله تعالی فرجه الشریف) را تکذیب نماید، از اهل جاهلیت است. از غیاث بن ابراهیم، از امام صادق (علیه السّلام) و از پدرانش نقل شده که فرمودند:
« رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « هر کس قائم از فرزندان مرا [در زمان غیبتش ] انکار نماید، به مرگ جاهلیت مرده است. » (24)
چه بسیار کسانی که در این روزها منکر حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) هستند، گاهی امامت و شایستگی او را برای این منصب و گاهی وجود و تولد ایشان را و برخی دعوت او یا نزدیکی قیام و ظهور شریف ایشان را انکار می کنند و همه ی این افراد و گروه ها، اهل جاهلیت و از مصادیق آن هستند.

منظر چهارم

اهل بیت (علیه السّلام) هرگز به ناپاکی های جاهلیت آلوده نشده اند؛ بلکه از هر ناپاکی و پلیدی به دور و در زیر چتر اسلام متولد شده اند و این موضوع نیز به خودی خود بیانگر وجود جاهلیت دوم است. جاهلیتی که ائمه ی اطهار (علیه السّلام) از پلیدی های آن پیراسته هستند، همان گونه که حال رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیها السّلام) این گونه بود. در زیارت « ائمه ی بقیع » آمده است که:
« شما همواره تحت مراقبت خداوند بوده اید و او شما را در پشت های پاکیزه قرار داد و به رحم های پاکیزه منتقل نمود و جاهلیت، شما را نیالوده است.... » (25)

منظر پنجم

وجود تفرقه، اختلاف، درگیری و منازعه، وجه بارز عصر جاهلیت اول بود، اما خداوند سبحان به وسیله ی اهل بیت (علیه السّلام)، بر آنان منت گذارد و پراکندگی امور آنان را جمع، گسیختگی های آنان را ترمیم و آشفتگی های آنان را نظم بخشید و دلیل این مدعا، سخن حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) است، که فرمودند:
« فرمانبرداری از ما سبب نظام امت و امامت ما خاندان، امان بخش از تفرقه است... » (26).
ما می دانیم که امامت، یک کلّ به هم پیوسته است و از امیرمؤمنان (علیه السّلام) آغاز و به امام مهدی (علیه السّلام) ختم می گردد و این بدان معناست که این ذوات مقدسه که درود خداوند بر آنان باد، از تفرقه ای که یکی از وجوه بارز عصر جاهلیت است، در هر زمان و مکان به وسیله ی اهل بیت (علیه السّلام) از آن در امان هستند، اما مردم با ترک امیرمؤمنان (علیه السّلام) به جاهلیت بازگشتند.

منظر ششم

احادیث و روایات نقل شده از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومان (علیه السّلام) به وجود جاهلیت دوم و نیز مصادیق آن، که ما در عصر حاضر در جوامع اسلامی خود مشاهده می نماییم، اشاره دارد.
از جمله ی این روایات، حدیثی است که ابان بن تغلب از ابی عبدالله، امام صادق (علیه السّلام) و ایشان از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که فرمودند:
« حال شما چگونه خواهد بود، ای جماعت قریش، آنگاه که بعد از من کافر شوید و ببینید که من در میان گروهی از لشکریان خودم با شمشیر بر چهره ها و گردن های شما می زنم... پس جبرئیل (علیه السّلام) گفت: یکی برای تو و دومی برای علی بن ابی طالب (علیه السّلام) و وعده گاه شما سلام است. »
ابان گفت: فدایت شوم، سلام کجاست؟
ایشان فرمودند: « در شهر کوفه » (27).
همان طور که می دانید کفر، یکی از مشخصه های جاهلیت است و این گروه از قریش با اینکه ظاهراً مسلمان هستند، از سوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به کفر توصیف می شوند.
این معنی استراد نمی گردد، مگر به آنچه که در مورد امامت امام مهدی (علیه السّلام) ذکر کردیم و آن این بود که هر کس امامت وی را منکر شود، کافر و از اهل جاهلیت است، این از یک سو. از سوی دیگر چنین جاهلیتی، به طوری که بعد متذکر آن خواهیم شد، در « مکه » امام مهدی (علیه السّلام) رخ خواهد داد و این وعده ای است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به مشرکان قریش در آخرالزمان داد و آن وعده این بود که حضرت خود و همراه با علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) در « کوفه »، با آنان پیکار خواهد نمود.
این رویداد به دست وزیر امام مهدی (علیه السّلام)؛ یعنی سید یمانی و مؤمنان همراه وی با استعانت از روح جدش امام علی بن ابی طالب (علیه السّلام) محقق خواهد شد و ایشان کوفه را با هدف مخالفت با جاهلیت دوم در « مکه » امام مهدی (علیه السّلام) فتح می نماید، همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جاهلیت اول را در مکه آن زمان، مورد انکار و نهی قرار داد.
اگر دعوت امام مهدی (علیه السّلام) را مورد بررسی قرار دهیم، در این دعوت و روایات مربوط به آن، مصادیق متعددی که بر وجود جاهلیت دوم در زمان ظهور امام مهدی (علیه السّلام) و قیام مبارک ایشان دلالت می کند، به دست خواهیم آورد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.