سید محمود خوشدل

سید محمود خوشدل

معارف اهلبیت علیهم السلام
سید محمود خوشدل

سید محمود خوشدل

معارف اهلبیت علیهم السلام

شرح دعای افتتاح

یکی از ادعیه معروف که مستحب است در هر شب از ماه مبارک رمضان خوانده شود، دعای افتتاح است که دارای مضامین عالی و بلند می‌باشد و گنجینه‌ای است از معارف توحیدی و خداشناسی که در آن، صفات جمال و جلال پروردگار و تدبیر و تصرف حق تعالی در عالم خلق، ذکر می‌شود.

 

در این دعای با عظمت بعد از مسأله توحید در ابعاد گوناگون، ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مطرح می‌شود و بیشتر از همه، بعد از مسأله توحید و صفات پروردگار، به نقش امام زمان عجل الله فرجه و لطف و عنایت و تصرف آن حضرت، به اذن پروردگار، در عالم تکوین و تشریع می‌پردازد.

 

در واقع این دعا با دو ویژگی از جمله ادعیة مهدوی محسوب می‌گردد.

 

هم به لحاظ متن آن که در فقرات آخر، بعضی صفات و حالات حضرت و حکومت ایشان را می‌شمارد.

 

و هم به لحاظ اینکه این دعا، از آموزه‌های خود حضرت به جناب ابوجعفر محمد بن عثمان (از نواب خاص ایشان) در دوران غیبت صغری می‌باشد. که این امر بر اهمیت دعای افتتاح می‌افزاید.

 

در مورد فضیلت این دعا،شیخ صدوق درکتاب اقبال می‌گوید:

«و تدعو بهذا الدعاء فی کل لیلة من شهر رمضان فإن الدعاء فی هذا الشهر تسمعه الملائکة و تستغفر لصاحبه»[1]

 

در یک تقسیم بندی محتوای این دعا به طور کلی دو بخش میشود:

 

بخش اول: شناخت خدا و صفات الهی؛

 

بخش دوم: صالحان و ویژگیهای حکومت مصلح کل.

 

براساس بخش دوم حکومت حضرت تحت عنوان«دولت کریمه مهدوی عجل الله فرجه الشریف» معرفی شده و ضمن بیان ویژگیها و امتیازاتی که دارد رغبت و تلاش برای رسیدن به آن دولت کریمه یکی از خواستهای نهایی در این دعا شمرده شده است «اللهم انا نرغب[2] الیک فی دوله کریمه» که در این مجال به اختصار به برخی از ویژگهایی و امتیازاتی که سبب رغبت بیشتر به این دولت موعود می گردد اشاره می‌شود:

 

«... اَللّـهُمَّ وَصَلِّ عَلى وَلِىِّ اَمْرِکَ الْقآئِمِ الْمُؤَمَّلِ، وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ...» «خدایا درود فرست بر سرپرست فرمانت، امام قائم مورد امید و آرزوی مردم و عادلی که مردم انتظار او را می‌کشند

 

المؤمل: اسم مفعول از واژه (أمل) است و بمعنای کسی است که مورد آرزوی دیگران قرار گرفته و مردم نسبت به او رغبت کرده‌اند.[3]

 

مرور روایات مهدوی تبیین کننده این مطلب است که یکی از پرآوازه‌ترین شاخصه‌های رفتاری حضرت صاحب‌الزمان عجل الله فرجه الشریف، عدالت است. کما اینکه در روایتی از امام حسین علیه السلام می‌خوانیم:

 

«اذا قام قائم العدل وَسَع عدلُه البرَ و الفاجر». هنگامی‌که قائم برپا کنندة عدالت به پا خیزد، عدالت او، نیکو کار و بدکار را در برمی‌گیرد.[4]

 

لذا همة انسان‌های عدالتخواه و آزاده انتظار آمدن او را می‌کشند و خود حضرت هم در دعا بر این امر گواهی می‌دهد. در روایتی دیگر از حضرت امیرعلیه السلام می‌خوانیم: «به تحقیق که حضرت مهدی قضاوت ناصالح را برکنار می‌زند ... . زمین را از فریبکاران پاک می‌فرماید. به تحقیق که او به عدالت رفتار می‌کند و در میان شما ترازوی عدل و داد را برپا می‌کند».[5]

 

احادیث از این دست به قدری فراوان است که متون اهل سنت نیز گویای آن می‌باشد.در فتن ابن حماد اینچنین آمده که: [(در روزگار مهدی) مقدار و حدود پس‌گیریِ حقِ از بین رفته به اندازه‌ای است که اگر حقی از کسی در زیر دندان دیگری باشد، حضرت آن را باز می‌ستاند و به صاحبش برمی‌گرداند[.[6]


درخواست برپایی دین حق و آشکار شدن حقایق و اسرار دیگر

 

اَللّـهُمَّ اجْعَلْهُ الدّاعِىَ اِلى کِتابِکَ، وَالْقآئِمَ بِدینِکَ، خدایا قرار بده آن حضرت را دعوت کنندة به کتابت و قیام کننده به ترویج دینت.

 

بی شک یکی از اقدامات اصلی حضرت حجت پس از ظهور، دعوت انسان‌ها به حقیقت دین و اجرای احکام آن می‌باشد که در پی آن به سنت جد خویش عمل می‌نمایند. حال در ابتدای این فراز از دعا گویا حضرت درخواست سریع در این امر را از حق تعالی می‌کند.

 

نیز اینکه این مطلب را می‌رساند که آن بزرگوار هر لحظه آماده است که برای امر حق قیام کند و کلمه توحید را به سمع جهانیان برساند.

 

طبق آیات و روایات دولت کریمه حقایق و روشنگری‌های بسیاری در پی دارد و تا قبل از ظهور حضرت مهدی  عجل الله فرجه الشریف حقایق به طور کامل و شایسته آشکار نمی‌شود حتی تا جائیکه برخی می‌گویند او دین جدیدی آورده است. چنانکه در فقرات قبلی همین دعا آمده است«اَللّـهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دینَکَ وَسُنَّةَ نَبِیِّکَ، حَتّى لا یَسْتَخْفِىَ بِشَىْء مِنَ الْحَقِّ مَخافَةَ اَحَد مِنَ الْخَلْقِ»؛

 

ترجمه: «خدایا با ظهور او دینت و روش و سنت پیامبرت را اشکار ساز تا آنکه دیگر چیزی از حق و حقیقت از ترس احدی از خُلق مخفی نماند.».

 

عن ابی عبد الله : اذا قام القائم عجل الله فرجه الشریف جاء بأمرٍ جدیدٍ کما دعا رسول الله صلی الله علیه واله وسلم فی بدو الاسلام الی امر جدید.[7]

 

«امام صادقعلیه السلام فرمودند: وقتی قائم عجل الله فرجه الشریف قیام کند با امر و دین جدیدی خواهد آمد چنانکه پیامبر اسلام در آغاز رسالتشان به دین جدیدی دعوت نمودند».

البته نه اینکه حضرت دین جدیدی می‌آورند بلکه همان دین مبین اسلام است که حضرت غبارهای آنرا زایل می‌کنند و بدعت‌ها و انحرافاتی که وارد شده است را باطل می‌سازند اما چون در اثر گذشت زمان طولانی دین حقیقی و اصلی دستخوش تغییرات شده است مردم احساس می‌کنند که حضرت دین جدیدی آورده‌اند.

 

چنانکه در روایات آمده وقتی حضرت ظهور می‌کنند می‌فرمایند: «هذا دینی و دین آبائی».[8]

 

در ذیل آیه سوره اسرا «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا» در روایتی از امام باقرعلیه السلام آمده است:

اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل؛[9] وقتی حضرت مهدی (قائم) قیام کنند دولت باطل از بین می‌رود.

 

طبق روایات با ظهور حضرت خیلی از چیزهایی که بدانها معرفت نداریم آشکار می‌شود.

 

عن ابی عبد الله علیه السلام: قال العلم سبعة و عشرون حرفاً فجمیع ما جاءت به الرسل حرفان فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا اخرج الخمسة و العشرین حرفاً فبثّها فی الناس و ضمّ الیها الحرفین حتی یبثّها سبعة و عشرین حرفاً.[10]


ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمودند: علم 27 حرف است و تمام آنچه که انبیاء تاکنون آورده‌اند فقط 2 حرف از آن بوده و مردم تا حال غیر از دو حرف آنرا نشناخته‌اند ولی زمانیکه قائم ما قیام کند 25 حرف دیگرش را خارج می‌کند و بین مردم بسط و نشر می‌دهد و آن دو حرف را هم به این‌ها ضمیمه می‌کند و به 27 حرف می‌رساند.

 

عن امیرالمؤمنین علیه السلام: یُحیی میّتَ الکتاب و السّنه.[11]

 

ترجمه: «چون مهدی به پا خیزد در اعضای بی جان قرآن روح حیات می‌دمد و وحی الهی را رونق تازه‌ای می‌بخشد».

 

در روایت دیگری هم آمده است که به برکت ظهور حضرت عقول و اخلاق ما هم به تکامل می‌رسد و نمود حقیقی خود را ظاهر می‌سازد.

 

عن ابا جعفرعلیه السلام: اذا قام قائمنا وضعَ یده علی رئوس العباد فجمع به عقولهم و اُکمل به أحلامَهُم.[12]

 

امام باقرعلیه السلام می‌فرمایند هنگامی که قائم ما قیام می‌کند دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و بدین وسیله عقل‌های آنان را جمع و اخلاق و افکار آن‌ها را کامل می‌کند.

 

جالب اینکه نه تنها علوم و اخلاق و ... هویدا می‌شود بلکه زمین و آسمان نیز گنج‌های خود را ظاهر می‌سازد.

 

قال رسول الله صلی الله علیه وآله: فیملاء الارض قسطا و عدلاً و تمطر السماء مطراً و تخرج الارض نباتها و تنعم امّتی فی ولایته نعمة لا تنعم بمثلها قطّ.[13]

 

پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه واله می‌فرمایند: در عصر ظهور حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف  زمین پر از عدل و داد می‌شود و آسمان باران خود را می‌بارد و زمین گیاهانش را بیرون می‌آورد و امّتم در ولایت مهدی   چنان از نعمات الهی بهره‌مند می‌شود که هرگز مثل آن متنعّم نبوده‌اند.

 

قال امیرالمؤمنین علیه السلام: «تخرج له الارض أفالیذ کَبِدها و تُلقی الیه سلماً مقالیدها فیریکم کیف عدل السیرة»[14]

 

علی علیه السلام می‌فرمایند: «زمین میوه‌های دل خود (معادن طلا و نقره و ...) را برای او (مهدی عجل الله) بیرون می‌ریزد و کلید‌هایش را به او می‌سپارد او روش عادلانه در حکومت حق را به شما می‌نمایاند».



جانشینی خوبان گذشته برای برپایی دین مورد رضای خدا

 

«اَللّـهُمَّ ... اِسْتَخْلفْهُ فى الاَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفْ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِ، مَکِّنْ لَهُ دینَهُ الَّذِى ارْتَضَیْتَهُ لَهُ»

خدایا او را خلیفة خود بر روی زمین قرار ده همانطور که پیشینیان از او را جانشین قرار دادی و او را برای حفظ دنیش که برای او پسندیدی، قدرت عطا فرما ».

 

استخلف: صیغه امراز باب استفعال است. معنای ابتدائیش، جایگزین شدن چیزی با مکان چیز دیگری است و چون به باب استفعال رفته معنای طلب و استدعا را پیدا می‌کند. یعنی جانشینی و خلیفه شدن کسی طلب می‌شود.[15]

 

مکّن: صیغة امر از باب تفعیل است. بمعنای طلب استقرار به همراه قدرت است.[16]

 

این مطلب قابل انکار نیست که این فراز از دعای شریف افتتاح اشاره به آیه نورانی سوره مبارکه نور دارد که بر اساس روایات متعددی از اهل بیت عصمت و طهارت وعدة الهی در آن آیه متوجه ظهور امام عصرمی‌باشد.

و آن آیه به این فراز قرار است که: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمْ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمْ الْفَاسِقُونَ»[17]

 

سؤال. دین مورد رضای خدا چگونه دینیست؟«مکّن له دینه الذی ارتضیته له …»

 

پاسخ این سؤال در آیه سوم از سوره مائده ذکر شده است، چرا که کامل شدن این دین را منوط به پذیرش (ولایت) از طریق اهل بیت می‌داند و می‌فرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمْ الْإِسْلَامَ دیناً»

 

باید دید آن چه روزی است که خداوند متعال ۳ ویژگی و واقعة مهم را در آن دیده است و آن روز را بعنوان روز کمال دین و تمامیّت نعمت و رضایت به دین اسلام برای دینداران معرفی می‌نماید. که گویا در واقع تا قبل از این موعود این کمال و تمامیت و رضایت نبوده است.

 

همة مفسرین شیعه و بسیاری از علماء اهل سنت شأن نزول این ایه را روز غدیر خم معرفی نموده‌اند که پیامبر گرامی اسلام در آن روز جانشین خودش را پس از خود تعیین نمودند. و در واقع حاکم، رهبر خلیفه و رهبر جامعه اسلامی که دارای ولایت پس از رسول خدا بود معرفی شد.

 

اهمیت این امر زمانی روشن می‌گردد که قبل از نزول این آیه، خداوند متعال مقدمه‌ای را بیان فرموده که مسؤولیت پیامبر را گوشزد می‌کند.

«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»[18]

 

این آیه کمی با زبان تهدید نسبت به پیامبر سخن می‌گوید که ای پیامبر اگر این وظیفه (اعلام ولایت و جانشینی علی علیه السلام) را انجام ندهی رسالت خدا را انجام نداده‌ای.

 

و البته در این زمینه روایات اهل بیت نیز به یاری ما می‌آیند. چرا که در ذیل آیه 55 سوره نور (که خداوند مؤمنین را وعدة جانشینی داده بود)، از امام سجاد علیه السلام نقل شده است. «هم والله شیعتنا اهل البیت یفعل ذلک بهم علی یدی رجل منّا و هو مهدی هذا الامه».[19]

 

]آن کسانی که مقام خلافت را خواهند گرفت شیعیان ما اهل بیت هستند (که ولایت ما را پذیرفته‌اند) که خداوند متعال به دستان مردی از ما اهل بیت، این نعمت را به آن‌ها می‌دهد که مصداق این آیه باشد و او همان مهدی این امت است[.

 

ظهور مهدی مایه عزت مسلمین، آشکاری حق و برقراری امنیّت پایدار

 

اَللّـهُمَّ اَعِزَّهُ وَاَعْزِزْ بِهِ، وَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ، وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزیزاً، وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسیراً، وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً، اَللّـهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دینَکَ وَسُنَّةَ نَبِیِّکَ، حَتّى لا یَسْتَخْفِىَ بِشَىْء مِنَالْحَقِّ مَخافَةَ اَحَد مِنَ الْخَلْقِ»


«خدایا عزّت بخش او را و عزیز گردان با ظهور او (اسلام و مسلمین را) و یاری کن او را و یاری فرما بوسیله او (اسلام و مسلمین را) و نصرت بخش او را نصرتی با عزت (شکست ناپذیر). و به آسانی جهان را به دست او فتح کن و از جانب خود به او سلطنتی عنایت فرما که عالم‌گیر باشد.خدایا با ظهور او دینت و روش و سنت پیامبرت را اشکار ساز تا آنکه دیگر چیزی از حق و حقیقت از ترس احدی از خُلق مخفی نماند.

 

عزت: به معنای نفوذ ناپذیری و عدم انعطاف در برابر انحراف‌ها است و بر همین اساس، درون خود نوعی غلبه را نیز به همراه دارد.[20]سلطان: به معنای قدرتی است که احاطه کامل نسبت به مجموعة پایین دست خود دارد.[21]

 

- اخذ عزت و نصرت از منبع اصلی:


پر واضح است که درخواست عزت و نصرت از باری تعالی، چنگ زدن به منبع جوشش این گوهر است،


چرا که خود فرمود: «مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا».[22]


لذا عزت و ذلت حقیقی خلایق فقط در پی اراده او صورت خواهد گرفت:


«... تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ».[23]

و نیز کسی را که دست یاری حق تعالی پشت سر او باشد، پیروز و غالب بر همگان خواهد بود. «إِنْ یَنْصُرْکُمْ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ».[24]


در فرازهای پایانی هم آمده «وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیاوَالاْخِرَةِ وَاَعْزِزْ بِهِذِلَّتَنا » خدایا بدان وسیله بزرگوارى دنیا و آخرترا نصیب ما بگردان و ... وخوارى ما را بدو عزت بخش»

 

- آشکاری و اظهار کامل دین: واژه «ظهر» هنگامی که در قالب باب (افعال) ریخته شود چون متعدد می‌گردد نوعی از مفهوم آشکاری را به ذهن القا می‌کند که لازمة آن پوشیده شدن چیزهای دیگر است. یعنی آنچه اشکار شده است به نحوی بر چیزهای دیگر غلبه می‌کند و آن را تحت الشعاع قرار می‌دهد.اما اگر همین واژه بصورت ثلاثی مجرد (ظهر، یظهر) بکار رود، فقط آشکار شدن شی خاصی را به ذهن می‌رساند یعنی آنچه تاکنون ناپیدا بوده اکنون آشکار شده است.[25]

 

با توجه به این پیش‌فرض، مرور منابع مهدوی روشن کننده این مطلب است که آنجا که نگاه آیات و روایات، معطوف به مسائل درون دینی، و رابطة ظهور امام زمان با آن مسائل است، واژة ظهر، بصورت ثلاثی مجرد به کار رفته. یعنی با برپایی حکومت جهانی، برخی از مسائل درون دینی که پوشیده شده بودند، آشکار می‌شوند. مثلا محمد بن مسلم می‌گوید از امام باقر سؤال کردم سیرة (قائم) پس از قیام چگونه خواهد بود حضرت فرمودند: «بسیرة ماسار به رسول الله صلی الله علیه واله وسلم حتی یظهر الاسلام»؛ یعنی او به روش رسول خدا رفتار می‌کند تا جایی که اسلام را آشکار سازد.

 

محمد بن مسلم می‌گوید: دوباره پرسیدم، روش رسول خدا چگونه بود (که اسلام آشکار شد). حضرت فرمودند: رسول خدا آن‌چه از جاهلیت در میان مردم رواج داشت را باطل کرد و در میان مردم با عدالت رفتار کرد. همچنین است حضرت قائم هنگامی که حکومت خود را برپا می‌کند احکامی را که معطل مانده‌اند، تعطیلی آن‌ها را باطل می‌کند و با مردم به عدالت رفتار می‌کند.[26]

 

اما آنجائیکه نگاه آیات و روایات، معطوف به مسائل بیرون دینی است، واژة (ظهر) بصورت ثلاثی مزید و غالباً در شکل و ساختار باب (افعال) به کار رفته است.

 

یعنی ظهور امام زمان  علیه السلام رابطه‌اش با مسائل برون دینی به این صورت است که ادیان دیگر را تحت الشعاع قرار داده و بر آن‌ها غلبه می‌کند.مثلا در سورة توبه اینچنین می‌خوانیم: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ».[27]

 

امام باقر علیه السلام در ذیل این آیه فرمودند: «این آیه محقق نمی‌شود مگر هنگامی قیام حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف که در آن زمان هیچ شخصی باقی نمی‌ماند مگر آنکه به رسالت نبی مکرم اسلام اقرار می‌کند.

 

سؤال. مگر دین در خفاء است که می‌بایست ظاهر شود؟

 

از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «یقوم القائم بأمر جدید و قضاء جدید».[28]

قائم ما به حکومت و کتاب و قضاوت تازه قیام می‌کند.

 

وقتی حضرت ولی عصر ظهور می‌کند آن اسلام حقیقی ظاهر می‌شود و به نظر می‌آید که دینی تازه آمده است، در حالیکه دین تازه نیست، بلکه حقیقتی است که از نظرها مخفی شده است.یعنی دستورات و احکام اسلام دست خوش هوا و هوس واقع شده و زیر پرده مانده و یا چه بسا مردم در دین بدعت گذاشته‌اند و کم کم چهرة حق پوشیده شده است.

 

عامل دیگری که باعث شده چهره حقیقی دین و سنت پیامبر مخفی بماند و اسلام واقعی عمل نشود، نبود امنیت و آرامش لازم جهت اجرای احکام و مقررات اسلام و ترس و وحشتی است که مانع از گفتن حقیت می‌شود همانطور که در آیه مبارکه سوره نور می‌فرماید:«وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا».[29]

 

خداوند با ظهور امام منتظر خوف و ناامنی را تبدیل به امنیت و آرامش می‌کند تا هرکس بتواند به راحتی حق را بگوید و از آن دفاع کند.لذا در این فراز از دعای افتتاح عرض می‌کنیم خدایا با ظهور عدل منتظر، دین خود و سنت پیامبرت را ظاهر کن بطوری که هیچ چیز از حق به واسطه ترس از کسی مخفی نماند. «اَللّهُمَّ اَظْهِرْ بِهِدینَکَ وَسُنَّةَنَبِیِّکَ حَتّى لا یَسْتَخْفِىَ بِشَىْءٍ مِنَالْحَقِّ مَخافَةَ اَحَدٍمِنَ الْخَلْقِ»

ظهور مهدی مایة برچیده شدن نفاق ومنافقین ویکپارچگی و همدلی امّت

 

« اَللّـهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَة کَریمَة، تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ » خدایا ما رغبت داریم بسوی تو برای دولتی کریمه (محترم) که عزیز کنی بدان اسلام و اهلش را و خوار کنی بدان نفاق و اهلش را

 

در فرازی که آرزوی وصال دولت کریمه آمده است یکی از دلایل این آرزو را در این می‌بیند و عرضه می‌دارد خدایا رغبتم به این جهت است که با برپایی این دولت اسلام و اهلش را عزیز کنی بدان و بدان نفاق و اهلش را خوار کنی.

 

در چند جمله بعد در فرازی آمده است: اَللّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَکَثِّرْبِهِ قِلَّتَنا وَاَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنا»خدایا با ظهور او آشفتگی‌مان را سامان ده و پراکندگی‌مان را به اتفاق مبدل ساز و جدایی‌ها را به وفاق مبدّل فرما،

 

در قسمتی دیگر با توجه به آثار زیانبار تفرقه و فقدان همدلی و اتحاد از خداوند متعال می‌خواهد که راه نفوذ رخنه کنندگان در دین و امت را ببندد و در پایان کار منتظران حقیقی را به اهدافشان برساند و روسفید گرداند

 

«وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا، وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا، وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنا، وَفُکَّ بِهِ اَسْرَنا، وَاَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنا»خدایا راه‌های نفوذ دشمن را ]به برکت ظهور حضرتش[ مسدود کن و سختی‌ها را به آسانی مبدل گردان و به ظهورش روی ما را سفید کن و زنجیر‌های اسارت و بردگی را از ما بگسل و ما را به هدفمان برسان.

 

تفرقه و رخنه، ‌گاه بیرونی است و گاه درونی. رخته بیرونی در بین مسلمانان که دشمنان اسلام بویژه صهیونیزم و استکبار جهانی در صدد استفاده از آن هستند در بسیاری از مواقع اسلام و مسلمانان را دچار شکست و زبونی کرده است مانند رخنه‌ای که در اسپانیا و اندلس در عصر حکومت مسلمانان بوجود آمد.

 

ولی مهمتر از آن رخنه‌ای است که در داخل مسلمانان بوجود می‌آید که حتی بنابر اعتقاد برخی‌ها مسلمانان را تا هفتاد فرقه و بلکه بیشتر شمرده‌اند که طبق روایت نبوی تنها یک گروه از آن‌ها نجات پیدا کرده و به سر منزل مقصود رهنمون می‌شوند.[30]

 

در عصر حاضر در بین دول اسلامی نیز تفرقه حاکم است و با اینکه به ظاهر تشکل‌های جهانی بین مسلمانان بوجود آمده است مانند کنفرانس سران کشور‌های اسلامی و کنفرانس بین المجالس اسلامی و ... ولی با این همه ادعا و ظاهر‌سازی هنوز نتوانسته‌اند گامی مهم و کاربردی بردارند.

 

حتی با اینکه بسیاری از ملت‌ها و دول غیر مسلمان به جنایات رژیم صهیونیستی اذعان دارند، کشور‌های اسلامی نتوانسته‌اند در مورد رفع مشکلات فلسطینی‌ها و توقف ظلم‌های ضد انسانی اسرائیل اقدامی عملی و چشمگیر انجام دهند.

 

بنابراین فقط با حضور حضرت مهدی

 است که راه‌های نفوذ داخلی و خارجی مسدود خواهد شد و گرفتاری‌ها وسختی‌ها به آسانی مبدل خواهد شد و همه جهان رو به وحدت تحت لوای اسلام پیش می‌رود وتنها احکام الهی قرآن و دین مبین اسلام حاکم خواهد بود.

 

رهایی از مشکلات و سختی‌ها از آمال دیرینه بشر است که در این دعا بدان اشاره شده است تا خداوند به برکت حضرتش این مشکلات را مرتفع سازد، بخصوص مشکلات آخرالزمان که حفظ امور مادی و معنوی بسیار سخت است و رباخواری و حرام خواری فزونی می‌یابد.

 

عن امیرالمؤمنین علیه السلام: «یظهر فی آخرالزمان و اقتراب الساعة و هو شرّ الازمنَةِ نِسوَةٌ کاشفاتٌ عاریات متبرّجات»[31]

 

علی علیه السلام می‌فرماید: در آخرالزمان و قبل از فرا رسیدن قیامت که بدترین زمان‌هاست ظاهر می‌شوند زنان بی حجاب که زینت‌های خود را نیز ظاهر ساخته‌اند و از دین خارج شده وارد فتنه‌‌ها می‌شوند و...

 

قال رسول الله صلی الله علیه وآله : «یکون فی آخرالزمان قوم یعملون المعاصی و یقولون انّ الله قد قدّرها علیهم، الرادّ علیهم کشاهر سیفه فی سبیل الله»؛[32

 

ترجمه: در آخرالزمان قومی خواهند بود که مرتکب گناه می‌شوند اما می‌گویند که خداوند این چنین تقدیر کرده است (یعنی مجبور به انجام گناه هستند) هر کس در مقابل آن‌ها بایستد مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است.

 

قال رسول الله صلی الله علیه واله وسلم: «سیأتی علی الناس زمانٌ لا یبقی من القرآن الّا اَسمه و من الاسلام الا اسمه یسمّونَ به و هُم اَبعد الناس منه مساجدهم عامرةٌ و هی خرابٌ من الهدی»؛[33

 

ترجمه: بر مردم زمانی خواهد آمد که از قرآن چیزی نماند جز نشان و ظاهرش و از اسلام چیزی نماند جز نامش که بدان نامیده می‌شوند، مردمان آن زمان، دورترین مردمان از مساجدی هستند که ظاهری آباد دارند اما درونشان خالی از هدایت و رستگاری است.

 

از نظر معنوی حفظ دین آنقدر سخت می‌شود مانند حفظ آتش در دست لذا در روایت داریم که عصر غیبت حضرت آنقدر طولانی می‌شود که کمتر کسی از این امتحان سربلند بیرون می‌آید و با رهایی از این سختی‌ها و گرفتاری‌هاست که وعده الهی محقق می‌شود.

 

«مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا».[34]

 

ظهور مهدی مایه تکامل انسان و اوج گرفتن با همتی والا برای رهبری امّت

 

وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ» خدایا .. ما را در آن روز از مبلّغان برای طاعتت و راهبران به دینت قرار ده. «القادة: به معنای قائد و پیشرو»

 

در فرازی از دعا نه تنها آرزوی وصال دولت کریمه آمده است، بلکه منتظران حقیقی را تشویق و تحریک می‌کند که نه تنها آرزوی درک این دولت را بنمایید بلکه با همّت بلندی بخواهد که او را در این نهضت جزو برگزیدگان امت و دعوت کنندگان به دینداری و توحید ناب گرداند. بدیهی است  قرار گرفتن در زمره گروه دعوت کنندگان بیانگر این است که فرد خود به هدایت و تکامل لازم و مورد تأیید رسیده که حال دیگری را دعوت می‌کند.پس در این فراز بعد از آرزوی تحقق دولت کریمه می‌خواهد که خداوندا ما را از دعوت‌کنندگان به سوی خود و بندگی‌ات قرار ده تا جزو مصادیق رستگارانی باشد که در ایه 104 آل عمران آمده است.

 

ـ در یک نگاه کلی‌تر باید گفت دعوت به حق یکی از وظایف اصلی مسمانان است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر همواره جاری بوده است و یکی از ویژگی‌های مسلمانان متمکّن و به قدرت رسیده است.

 

«الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنْ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»؛[35]

 

ترجمه: آنان که خدا را یاری می‌کنند آن‌هایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکّن دهیم نماز بپا می‌دارند و زکات به مستحقان می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و می‌دانند که عاقبت کارها به دست خداست.

 

در روایتی از امام باقرعلیه السلام آمده است که این آیه در شأن حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف و یارانش می‌باشد.

 

عن الباقرعلیه السلام: »نزلت فی المهدی و أصحابه ... و یظهر الله بهم الدین حتی لا یُری اثر من الظلم و البدع».[36]

 

ترجمه: این آیه در شأن مهدی و یارانش فرود آمده است. خداوند بوسیلة آنان دین خود را آشکار می‌کند و حاکم می‌گرداند به گونه‌ای که اثری از ستم و بدعت دیده نمی‌شود.

 

«وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنْکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ»؛[37]

 

ترجمه: «باید از شما مسلمانان برخی را به خیر و صلاح دعوت کنند و مردم را به نیکوکاری امر و از بدکاری نهی کنند و اینان که به حقیقت واسطه هدایت خلق هستند (در دو عالم) در کمال فیروزبختی و رستگاری خواهند بود».

 

دولت کریمه

:از فرازهای دعا استفاده می‌شود که دولت کریمه را می‌توان چنین بیان کرد:

 

اگر در دنیا دولتی تشکیل شود که تمام افراد آن از مزایای حقوقی و عدالت اجتماعی برخوردار شوند و همه در زیر یک پرچم و صاحب یک کیش و مذهب گردند و قوانین و احکام الهی بین آن‌ها جاری شود و هیچگونه اکثریت و اقلیّتی نباشد (سایر ادیان و فرقه‌ها قدرتی نداشته باشند) دولت کریمه تشکیل می‌شود».[38]

 

در این دولت یک هدف عالی و عمومی و مشترک و معقول و مقبول وجود دارد که تمام اهل عالم باید بسوی آن گام بردارند، تمام افراد بسوی خداشناسی و اطاعت پروردگار پیش می‌روند و همه هماهنگ به طرف نعمت‌های الهی و سعادت دو جهانی گام برمی‌دارند، دولتی که در آن اسلام به اوج عزت و سربلندی خود می‌رسد. دولت کریمه همان تحقق وعده الهی است که در ایه 55 سوره نور بیان شده است.

 

دولت کریمه شاید همان تأویلی باشد که خداوند وعده داده که علی رغم تلاش و ناخشنودی کافران محقق خواهد شد. چنانچه در مورد پیامبر عظیم الشان اسلام هم وارد شده است

 

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»؛

 

اوست خدائی که رسولش محمد مصطفی صلی الله علیه وآله را به هدایت خلق و (ابلاغ) دین حق فرستاد تا او را هرچند مشرکان دوست ندارند بر همه ادیان غالب کند».[40

 

در دولت کریمه مردم آنقدر بهره‌مند می‌شوند و به آرزوها و امیال خود دست می‌یابند که آرزو می‌کنند ایکاش مردگانشان زنده می‌بودند.

امّ سلمه عن رسول الله

 «و یَظهر مِنَ العدل ما یتمنّی له الاحیاء أمواتهم».[41]

 

ترجمه: مهدی آنچنان عدالتی در جامعه برپا می‌کند که زندگان آرزو می‌کنند کاش مردگانشان زنده می‌بودند و از آن عدالت بهره‌مند می‌شدند.

ظهور مهدی(عج) مایه ریشه کن شدن فقر و پرداخت دیون

 

اَللّـهُمَّ ... وَاَغْنِ بِهِ عآئِلَنا، وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنا، وَاجْبُرْبِهِ فَقْرَنا، وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا، وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا»

خدایا به ظهور او ... فقر و نیازمان را به غنی و بی‌نیازی برگردان و بدهی‌هامان را ادا کن و کمبود‌های ما را جبران فرما و راه‌های نفوذ دشمن را مسدود کن و سختی‌ها را آسان‌فرما،

 

انسان با توجه به ساختار فیزیکی و طبیعی خود همواره نیازمند استعانت و کمک دیگران و اسباب و اشیاء این عالم است بویژه در برابر خالق هستی که فقر محض است. «أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمْ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»؛[42

 

امام حسین علیه السلام در دعای شریف عرفه می‌فرمایند: «الهی أنا الفقیر فی غنایَ فکیف لا اَکونَ فقیراً فی فقری»؛[43] خدایا من در توانگری خودم نیازمندم پس چگونه نیازمند نباشم در نداری و فقر خود.

 

از سوی دیگر در روایات عصر ظهور می‌خوانیم با وجود اینکه زمین و آسمان برکات و ثروت‌هایش را رو می‌کند و کشاورزی و صنعت و ... رونق می‌یابد ولی با این همه روحیه استقنا و قناعت در مردم بوجود می‌آید بطوریکه مستحقی برای دریافت زکات اعلام نیاز نمی‌کند.

 

عن ابا عبد الله علیه السلام: «انّ قائمنا اذا قام تظهر الارض کنوزها حتی تراها الناس علی وجهها و یطلب الرجل منکم من یصله بماله و یأخذ منه زکاته لا یوجد أحد یقبل منه ذلک استغنی الناس بما رزقهم الله من فَضله».[44

 

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند زمین گنج‌های خود را بیرون ریخته، آشکار می‌کند به گونه‌ای که مردم با چشم خود آنرا بر روی زمین می‌بینند و دارندگان زکات سراغ کسی می‌گردند که نیازمند باشد تا زکاتشان را به او بدهند ولی کسی یافت نمی‌شود و مردم از فضل و بخشش خداوند از دیگران بی‌نیاز می‌گردند.

 

جبران غرامت مادی و معنوی

 

بنابر تاکید قرآن انسان همواره در زیانکاری و خسران است: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ»[45] و بسیاری از نعمات الهی و فرصت‌ها را از دست می‌دهد که خیلی اوقات امکان جبرانش را هم پیدا نمی‌کند مثلا عمر گرانمایه را از دست می‌دهد[46] یا مبتلا به آرزو‌های غیر عملی و تبعیت از هوی و هوس می‌شود.[47]

 

اما در دولت کریمه حضرت امکانی فراهم می‌آید تا انسان‌های عصر ظهور بتوانند مزه زندگی و حیات طیبه را در محضر امام معصوم پیدا کنند لذا در این فرازها دعا می‌کند که بار الها با ظهور حضرتت قصور و غرامت‌های ما را جبران فرما و طعم بندگی و ایمان را به ما بچشان لذاست که مردم در عصر ظهور به معنویت و بندگی بیشتر روی می‌آورد. یعنی در دولت مهدوی فقر مادی و معنوی جبران می‌شود و افراد به حیات الهی و طیبه می‌رسند.

 

عن امیر المؤمنین علیه السلام: فیبعث المهدی ... و یقبل الناس علی العبادة و المشروع و الدیانة و الصلاة فی الجماعات»[48]

 

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: در روزگار مهدی عجل الله فرجه الشریف مردم به عبادت و دین روی می‌آورند و نماز را با جماعت برپا می‌کنند.

 

عن علی علیه السلام: «اذا قام قائمنا لذهب الشحناء من قلوب العباد»؛[49]

 

علی علیه السلام می‌فرمایند: «هنگامی که قائم ما قیام کند کینه‌های بندگان نسبت به یکدیگر از دلهایشان زدوده می‌گردد.

 

قال رسول الله صلی الله علیه واله وسلم: «یرفع الشحناء و التباغض»؛[50]

 

 در روزگار مهدی عجل الله فرجه الشریف کینه‌ها و دشمنی‌ها از دل‌ها زدوده می‌شود

 

شکوه در فراق یار

 

اَللّـهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ، وَغَیْبَةَ وَلِیِّنا، وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَالِهِ، وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْح مِنْکَ تُعَجِّلُهُ، وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ، وَنَصْر تُعِزُّهُ، وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، رَحْمَة مِنْکَ تُجَلِّلُناها، وَعافِیَة مِنْکَ تُلْبِسُناها، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

 بار خدایا (در فضای غربت و غیبت امام عصر

 ما به سوی تو شکوه و شکایت آورده‌ایم، پیامبر ما در میان ما نیست و ولیّت غائب است و دشمنان ما فراوان و شمارمان اندک است و فتنه‌ها شدید و سخت (سختی آشوب‌ها) و اوضاع علیه ما هماهنگ و منسجم است (کمک کردن اوضاع زمانه بر علیه ما).

 خدایا درود و صلواتت را بر محمد و آلش فرو فرست و ما را در مشکلات با پیروزی سریع یاری کن و سختی‌ها را از میان ما بردار و یاریت را با عزّت قرین کن و حکومت حق را آشکار نما و در پرتو رحمتت بر جلال عَظمتمان بیفزا و بر ما لباس عافیت و سلامت بپوشان. به رحمت خود ای مهربانترین مهربانان.

 

ـ دنیای اسلام با رحلت حضرت رسول صلی الله علیه واله والسلم  عزیزترین فرد خود را از دست داد، کسیکه سبب خلقت و رهایی انسان‌ها از جهالت و ظلمت بود.

 

در جایی که یعقوب از فراق یوسف علیهما السلام می‌نالد و به خدایش شکوه می‌برد «قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ»؛[51] یعقوب گفت: من غم و اندوهم را تنها به خدا شکوه می‌کنم».

 

پسر چرا مسلمانان ناراحت وغمناک نباشند؟

 

نکته: هر کاری که انسان قادر به تحمل آن نباشد و از صبر او خارج باشد به شکایت و چاره‌جویی می‌انجامد و انسان به شکایت متوسل می‌شود و قطعاً در درگاه ربوبی به شکایات زودتر رسیدگی می‌شود زیرا خدای متعال است که چاره‌ساز همه است و باید از غیر گسست تا از او جواب گرفت «یا حبیب من لا حبیب له … یا مغیثَ مَنْ لا مغیثَ له … یا راحَم من لا راحَم له».[52

لذا می‌بایست از غیبت امامی که حاضر و ناظر است اما از چشمها پنهان است به درگاه الهی شکوه و ندبه کرد و همچون خالق هستی منتظر ظهور بود «فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنْ الْمُنْتَظِرِینَ».[53

 

امام صادق علیه السلام: و انتظر الفرج صباحاً و مسائاً.[54]ا

 

امام صادق علیه السلام: فلیتوقّعوا الفرج صباحاً و مساءً.[55]

 صبح و شام منتظر ظهور و فرج حضرت ولیعصرعجل الله فرجه الشریف باشید.

 

سؤال: چرا حضرت ولیعصر عجل الله فربجه الشریف از غیبت خود نزد خداوند متعال شکایت می‌کنند؟

 

حضرت در این فراز از مقدّرات الهی شکایت نمی‌کند زیرا اهل بیت راضی به رضای حق هستند بلکه از باب راز و نیاز و تمنّا برای حل مشکلات و کفایت مهمّات است تا مردم جهان بویژه شیعیان بیش از این در حیرت و ضلالت غوطه‌ور نشوند.

 

و شاید به این علت باشد که وضع جهان را می‌بینند حتی آن‌هایی را که ادعای شیعه‌گری می‌کنند لذا برای رفع مظلومیت تشیع و غربت آن از خداوند می‌خواهند تا با ظهورشان به این غربت پایان دهند، چنانکه اهل ایمان هم از غیبت امام خود گله دارند چون اوضاع جهان را می‌بینند و از سویی روایات عصر ظهور را می‌خوانند و هر لحظه مشتاق‌تر می‌شوند.

 

روایات متواتر وجود دارد که حضرت بعد از اینکه ظلم و جور و فساد عالم‌گیر و فروان می‌شود ظهور می‌کنند که این خود بیانگر وضعیت رقّت بار قبل از ظهور است لذا امام و مؤمنین حق دارند تا تعجیل در ظهور را دعا کنند و از غیبت امام شکوه نمایند.

 

علاوه بر اوضاع جهان، اندک بودن یاران و اهل ایمان و در مقابل فروانی دشمنان خود یکی دیگر از عوامل شکوه به درگاه الهی است طبق آمارهای رسمی جهان شاید تنها یک پنجم اهل دنیا مسلمان باشند و از میان مسلمانان هم شاید یک پنجم شیعه باشند هر چند شیعه نیز خود شاخه‌های متعددی دارد و همه‌شان 12 امامی نیستند.[56]

 

شکایت از فتنه‌ها: همچنین با توجه به معنای فتنه هم پی می‌بریم که چرا امام از فتنه‌ها بویژه فتن آخرالزمان شکایت می‌کنند.

 

فِتَن: فتن جمع فتنه و از ریشه فتن به معنای امتحان و آزمودن است.[57] این واژه بطور معمول درباره آن دسته از آزمون‌هایی به کار می‌رود که با تلخی و سختی همراه است.[58]

 

در قرآن کریم فتنه به معانی متعددی آمده است از جمله «بستن راه و بازگرداندن از مسیر، افتادن در معاصی و نفاق، اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن حق از باطل، گمراهی. تفرقه و اختلاف میان مردم، کشتار و اسارت و ...[59]

 

واژه فتن عمدتاً با واژه ملاحم (به معنای جنگ و کشتار و حادثه پُر کشتار) عمدتاً در منابع اهل سنت به کار رفته است. ملاحم بیانگر رخدادهای خونینی است که در آخرین دوره زندگی انسان بر زمین و در آستانه رستاخیز بزرگ پدید می‌آید و مقصود از فتن در اصطلاح، آزمایش‌های بزرگی است که در دوران یاد شده رخ می‌نماید که کتاب‌های مستقلی در این باره به نگارش درآمده است.[60]

 ====================================================================================================

پی نوشت

.1

الاقبال ص58

٬2

نرغب: رَغِب، یرغَبُ، رغبةً، اذا حرص علی الشیء و طَمِعَ فیه، به معنای رغبت و اراده هم آمده است. لسان العرب، ج1، ص422.

 

[3].

 مجمع البیان، طبرسی و لسان العرب، ابن منظور.

 

[4].

 بحار/ ج27، ص90، باب4، ح44.

 

[5].

 همان، ج51، ص121، باب2، ح23.

 

[6].

 فتن، ابن حماد، ص98.

 

[7].

 کشف الغمه، 2/ 465، باب ذکر علامات قیام القائم (ع).

 

[8].

 وسائل الشیعه، ج16، ص240.

 

[9].

 کافی، ج8، ص288.

 

[10].

 بحارالانوار، ج52، ص336.ا

[11].

 نهج البلاغه، خطبه 138، ترجمه محمد دشتی.

 

[12].

 بحار الانوار، ج52، ص328.

 

[13].

 منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ج3، ص145، به نقل از عقدالدرر، ص145.

 

[14].

 نهج البلاغه، خطبه138، ترجمه محمد دشتی.

 

[15].

 مقاییس الغه، ابن فارس.

 

[16].

 التحقیق فی کلمات القرآن،

 

[17].

 نور/ 55.

 

[18].

 مائده/ 67.

 

[19].

 تفسیر نورالثقلین، ج3، ص620، ح626.

 

[20].

 التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.

 

[21].

قاموس القرآن.

 

[22].

 فاطر/ 11.

 

[23].

 آل عمران/ 26.

 

[24].

 آل عمران/ 157.

 

[25].

 ره توشة راهیان نور، 1430ق، مروری بر دعای افتتاح، ص157.

 

[26].

 تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج6، ص154، باب70، ح1.

 

[27].

 توبه/ 33.

 

[28].

 البرهان فی تفسیر القرآن، ج2، ص770، ح4523.

 

[29].

 نور/ 55.

 

[30].

 رجوع کنید به کتاب خاستگاه تشیع و پیدایش فرقه‌های شیعی در عصر آخرالزمان، علی آقا نوری.

 

[31].

 من لا یحضره الفقیه، ج3، ص391.

 

[32].

 بحار الانوار، ج5، ص47.

 

[33].

 کافی، ج8، ص307 (جامع الاحادیث نور).

 

[34].

 طلاق، 4.

 

[35].

 حج/ 41، ترجمه الهی قمشه‌ای.

 

[36].

 احقاق الحق و ازحاق الباطل، نور اله تستری، ج13، ص341 (کتابخانه آیت الله مرعشی ـ قم).

 

[37].

 آل عمران/ 104.

 

[38].

 زمردیان، همان، ص39.

 

[39].

 

[40].

 قرآن کریم، سوره صف، آیه9،

 

[41].

 مجمع الزوائد، ج7، ص315.

 

[42]

.. فاطر/ 15.

 

[43].

 مفاتیح الجنان، دعای عرفه امام حسین (ع)، قسمت دوم که بعد از زیارت آمده است و سید بن طاووس در اقبال ذکر کرده است.

 

[44].

 بحارالانوار، ج52، ص337.

 

[45].

 سوره عصر، آیه2.

 

[46].

 قال علی: اضاعة الفرصة غصّة؛از دست دادن فرصت‌ها و ضایع کردن آن‌ها سبب غصه و ملال می‌شود.وسائل الشیعه، ج16، ص84.

 

[47].

 عن علی: ایها الناس انّ اخوف ما اخافُ علیکم اثنان، اتبّاع الهوی و طول الاُملِ فامّا اتباعُ الهوی فیصدُّ عن الحقّ و امّا طول الأملِ فَیُنْسی الآخرة»نهج البلاغه، خطبه42، ترجمه محمد دشتی.

 

[48].

 عقد الدرر، ص159.

 

[49].

 بحارالانوار. ج53، ص316.

 

[50].

 فتن ابن حماد، ص162.

 

[51].

 یوسف/ 85.

 

[52].

 جوشن کبیر، شماره60.

 

[53].

 یونس، 10.

 

[54].

 غیبت نعمانی، ص159؛ بحار الانوار، ج52، ص133.

 

[55].

 بحار، ج52، ص95.

 

[56].

 

[57].

 لسان العرب. ج5، ص89، ابن منظور.

 

[58].

 النهایه فی غریب الحدیث. ابن اثیر، ج3. ص410.

 

[59].

 درسنامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ج3. ص103.

 

[60].

 درسنامه مهدویت،همان.